فرهنگ وهنر - استانداری قزوین
فرهنگ
نژاد
کردها و لرها:
این گروه احتمال زیاد در دوران شاه عباس صفوی به این منطقه کوچ کرده اند . برخی دیگر معتقدند که آن ها در زمان آقا محمد خان قاجار به این سرزمین آمده و مهاجرت آن ها تا سال 1310 هجری شمسی ادامه داشته است.
شاهسون:
به اعتقاد «هانری فیلد» مولف کتاب « مردم شناسی ایران»، قبایل شاهسون- از نژاد ترک در اواخر قرن هجدهم میلادی به این ناحیه کوچ کرده اند.
تات ها:
این نژاد که تحقیقات جامعی بر روی آن ها صورت نگرفته است، ظاهرا جزء اولین گروه های مهاجر آریایی در این منطقه هستند.
مراغی ها:
در چند روستای بخش «رودبار الموت» و «رودبار شهرستان» مردمانی با زبان و اعتقادات خاص زندگی می کنند. آن ها مهاجرانی هستند که از منطقه « مراغه» به این مکان کوچ کرده اند.
زبان
زبان رایج مردم شهر قزوین و نیز بیشتر ساکنین بخش های شرقی این استان ، «فارسی» است. در محله های بافت قدیم شهر، سه گویش «راری ای»، «مغلواکی» و «گوی میدانی» در میان مردم متداول است. به جز زبان «مراغی» که در همه روستاهای مراغی نشین این استان به یک شکل گویش می شود ، سایر زبان ها بسته به شرایط اقلیمی و نیز تحت تاثیر زبان های همسایه ، دارای گویش های متفاوتی هستند . زبان شناسان زبان «تاتی» را از خانواده زبان مادی باستان به شمار می آورند. در چند روستای قزوین که ساکنان آن را کولی ها تشکیل می دهند ، زبان «رمانلویی» رایج است. برخی بر این اعتقادند که اهالی این روستا ها ، از کشور رومانی به این مکان نقل مکان کرده اند. در قسمت غربی الموت ، زبان «تاتی» رایج است. به دلیل همجواری این ناحیه با استان مازندران ، زبان ساکنین این منطقه با اصطلاحات زبان«طبری» همراه است.این زبان در قسمت شرقی الموت همجوار با استان گیلان دارای اصطلاحات گیلکی است.
مفاخر استان قزوین
دکتر احسان اشراقی محقق و مورخ،محمد علی رجایی رئیس جمهور شهید ،سید علی اکبر ابوترابی سردار آزادگان،خلبان شهید عباس بابایی،سردار آزادگان شهید لشکریدکتر بهاء الدین خرمشاهی قرآن پژوه و حافظ شناس،استاد ابوالحسن محصص مستشاری خوشنویس،استاد محمد باقر آصف زاده نقاش،استاد عباس قانع حجم ساز،استاد احمد میر فخرایی تئاتر،احمد پیله چی خوشنویس،
دکتر حسن میثمی موسیقی،میرزا علی اکبر خرم قزوینی(ثقفی) موسیقی،دکتر سید علی گرمارودی استاد ادبیات،دکتر هوشنگ صابری بنیانگذار ترمیم ضایعات نخاعی،مهندس بهرام شیخ الاسلامی اولین طراح چاه افقی نفت در دنیا و ......
قزوین؛ پایتخت خوشنویسی ایران زمین
قزوین که به عنوان پایتخت خوشنویسی ایران معرفی شده است، به واسطه خوشنویسـان بـزرگـی کـه داشته، همواره به صورت یک از قطب های خوشنویسی در کشور و حتی در جهان مطرح بوده است.دیار کهن قزوین به عنوان مهد خوشنویسی کشور از دیر باز جایگاه خوشنویسانی نامی و مردانی بوده که آثار ماندگار خود را برای اعتلای فرهنگ بزرگ ایران برجای گذاشته اند.از بزرگان هنر خوشنویسی در قزوین می توان از میر عماد حسنی قزوینی استاد بزرگ خط نستعلیق که این خط را به کمال رسانده نام برد.میرزا محمد حسین عماد الکتاب قزوینی نیز از خوشنویسان سرامد کشور بود که استاد علی اکبر کاوه و استاد بوذری از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران از شاگردان وی بوده اند.میرزا محمد علی خیارجی قزوینی نیز اولین خوشنویسی است که بسم الله را به صورت مرغ طغرا و بسیار زیبا ترسیم کرد.عبدالمجید طالقانی و ملک محمد قزوینی نیز از دیگر خوشنویسان به نام قزوین بوده اند که برای این خطه و ایران با هنر خود افتخار آفریده اند.آثار شمار زیادی از ایـن هنـرمنـدان نیـز بویژه میرعماد قزوینی به بیشتر موزه هـای جهان راه یافته است.تاریخ خوشنویسی در قزوین از قرون پنجـم و ششم هجری آغاز و در دوره صفـویـه بـه اوج خود رسید.
میرعماد حسنی
میرعماد حسنی قزوینی (۱۵۵۴-۱۶۱۵ میلادی) از سرآمدان هنر خوشنویسی ایران بویژه در سبک نستعلیق است استاد میرعماد با پالایش خطوط پیشینیان و زدودن اضافات و ناخالصیها از پیکره نستعلیق و نزدیک کردن شگرف نسبتهای اجزای حروف و کلمات، به اعلا درجه زیبایی یعنی نسبت طلایی رسید و قدمی اساسی در اعتلای هنر نستعلیق برداشت. با بررسی اکثریت قاطع حروف و کلمات میرعماد متوجه میشویم که این نسبت به عنوان یک الگو در تار و پود حروف و واژهها وجود دارد و زاویه ۴۴۸/۶۳ درجه که مبنای ترسیم مستطیل طلایی است، در شروع قلم گذاری و ادامه رانش قلم، حضوری تعیین کننده دارد. این مهم قطعاً در سایه شعور و حس زیباییشناسی وی حاصل آمده، نه آگاهی از فرمول تقسیم طلایی از دیدگاه هندسی و علوم ریاضی. میرعماد این نسبتها را نه تنها در اجزای حروف بلکه در فاصله دو سطر و مجموعه دو سطر چلیپاها و کادرهای کتابت و قطعات رعایت میکرده است. وی چلیپانویسی و قطعهنگاری را به مرتبه یک فرهنگ ارتقا داد و به عنوان هنری مستقل از کاربرد خط نستعلیق در قاب تاریخ نشاند .
گوهرشاد قزوینی
وی دختر میرعماد حسنی سیفی قزوینی و آوردهاند که همسر میرمحمدعلی خدیوالخطاطین میبوده و فرزند بسیار آورد که جملگی خوشنویس بودند. گوهرشاد پس از قتل میرعماد به دستور شاه عباس صفوی تا سال ۱۰۳۲ در اصفهان زیست و سالها سوگوار و در غم از دست دادن پدر بود که بیش از آن تاب اقامت در شهر اصفهان را نیاورد و به وطن اصلی خود قزوین بازگشت تا اینکه به سال ۱۰۳۸ درگذشت.خط نستعلیق را نزد پدر خود تعلیم گرفت و در میان زنان خوشنویس کمتر کسی به زبردستی او در خط نستعلیق دیده شده است.
میرابراهیم قزوینی
او پسر میرعماد حسنی سیفی قزوینی است، میرابراهیم، ستوده خصال و خوشمحاوره و پرهیزگار بوده و تعلیم خط از پدر گرفته بود و رموز کتابت را تمام و کمال آموخته. پس از قتل میرعماد، به علت پریشانی و اندوه فراوان بعضی از افراد خانواده میرعماد از جمله میرابراهیم به خراسان رفتند و پس از چهارده سال میرابراهیم به قزوین بازگشت و به تعلیم خط پرداخت و در سنین پنجاه و سه سالگی درگذشت.
میرمحمد امین حسنی سیفی قزوینی
وی نواده میرعماد است، در بعضی از قطعات و مرقعات که به خط وی میباشد. رقم "محمد امین نواده مرحوم میرعماد حسنی" نیز دیده شده و موجود است. شیوه خوشنویسی میرمحمد امین بسیار شبیه به شیوه میرعماد میباشد؛ از جمله آثار وی میتوان به:یک نسخه تحفه المؤمنین با رقم "ذره بی مقدار محمد امین نواده مرحوم مغفور میرعماد حسنی" موجود در کتابخانه سلطنتی- تهران و یک نسخه رفیق توفیق محمدعلی قزوینی در مجموعه آقای جیانی اشاره کرد.
یحیی قزوینی
محمدصالح اصفهانی، وی را خواهرزاده میرعماد دانسته و میگوید: "خوشنویس خوبی است و هر روز به مشق خط اشتغال دارد در قزوین بسر میبرد. بیست تومان مواجب دارد و به کتابت شرح "ملاخلیل قزوینی" به کافی مشغول است.